جدول جو
جدول جو

معنی قشلاق جوب - جستجوی لغت در جدول جو

قشلاق جوب
(قِ خِ)
دهی از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج واقع در 41 هزارگزی شمال خاوری سنندج و 3 هزارگزی قلعه فولاد. موقع جغرافیایی آن تپه ماهورو هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 150 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ کِ رُ)
دهی از دهستان آورزمان حومه شهرستان ملایر واقع در 20 هزارگزی شمال راه اتومبیل رو کسب به جوکاره و همدان. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 256 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات دیم و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 17 هزارگزی شمال خاوری اهر و 6500 گزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 82 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات وشغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. محل سکنای ایل حاجی علیلو در فصل زمستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا